سه شنبه هفدهم فروردین ۱۴۰۰ | 0:28 | یک نفر -
وای خدایا اصن امروز نمیتونستم بشینم! پس فردا ۳۰ صفحه book reading ارتودنسی با منه... فردا ارائه ی ژورنال کلاب با منه و فردا هم که تکست ریدینگ خودمونه... و من امروز؟؟؟ همش داشتم فکر میکردم دلم میخوا چی بخورم:)) خدا شاهده اینقد شل و گشاد شدم 🙈
البته باید پاکسازی کنم تا اوکی شم... ولیییی
امروز همش فکر میکردم جدی جدی معجزه وار قبول شدم... پارسالم همین بودم... یه روزایی اصن نمیتونستم بشینم... مینشستمم داشتم با خودم داستان می سرودم !
خلاصه که میدونم باید متخصص با سوادی باشم ولی حس میکنم در برهه ی فعلی به تجربه ی کاری خیلی نیاز دارم... دوست دارم هی هی کار کنم ... و دوست دارم شنیداری و بصری یاد بگیرم نه خوندنی !
این هم از غر امشب... تا غری دیگر ... بدرود 🤚