دوشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۲ | 19:36 | یک نفر -
۱۴۰۳ رو اینجوری شروع میکنیم:
از بجنورد به لاهیجان . بعد به گرگان(!). بعد به اصفهان . بعد به تهران. بعد به بجنورد...
...
توی مسیر اول هستیم... به سمت لاهیجان... شاید باورم نشه ولی با علی بحث دینی و اسلامی میکنم و علی دفاع میکنه! و من بی پروا حرف میزنم... نظرمو میگم که خب در انتها میگم این نظرات منه و مال الانه شاید بعدا نظرم چیز دیگه ای باشه...
ولی خدایا ... خوشحالم از بی پروا بودنم توی احساساتم و اینکه نمیترسم از بیانشون... اینکه عمیقا میدونم تو هیچوقت وحشتناک نیستی ... هیچ وقت قرار نیست بخاطر قبول نداشتن چیزی اتفاق خاصی بیوفته... و اینکه همین ❤️