سه شنبه هفتم شهریور ۱۴۰۲ | 2:6 | یک نفر -
بازم یه چیزیمه...
چشمامو که میبندم نمیدونم کی ام و کلا اینجا کجاست و ما کی هستیم... ( نه به معنای حواس پرتی یا مشکل مغزی!) ... فکر میکنم اصن انسان بودن چی هست؟! اصن کلا چی؟!
به این فکر میکنم که دلم میخواد مردن رو تجربه کنم! حتی چند شب پیش آرزو کردم وقنی میخوابم دچار تجربه ی نزدیک به مرگ بشم... کلا برم ببینم اون دنبا چه خبره! اصن کلا ببینم بیرون از این جسم چی هست ؟ داریم چیکار میکنیم ما!
این در کنار این موضوعه که واقعا حس رضایت از همه ی زندگیم دارم... هزاران بار شکر میکنم بابت این زندگی ...
خلاصه که همین