یکشنبه هجدهم آبان ۱۳۹۹ | 15:4 | یک نفر -
دچار دپرشن بعد از موفقیت ام... شایدم دپرشن نیست... شایدم کلا هیچیم نیست... نمیدونم دقیقا چمه...
دلم میخواد گریه کنم... چرا؟ نمیدونم...
همش این میاد توذهنم که یار گفت قبول شدنت توی اطفال و قزوین به طور هم زمان... فرا تر از معجزه بود... و بهش که فکر میکنم گریم میگیره...
کل دیشب رو نخوابیدم...
صبح رفتم دانشگاه و یار رو دیدم و غر های همیشگیمو زدم...
امروز هوا بسیااااار عالی بود تهران ولی دلم گرفته بود... چرا؟ نمیدونم 🙈
خلاصه از حجم پر و پخش بودن موضوعاتی که نوشتم مشخصه چقد خودمم بر آشفته طورم 🙈